[۱] موج دیجیتالیزهشدن مالیه، آینده پول را در محاق ابهام برده و گردباد تمرکززدایی، پول خصوصی و دیجیتال، چشمانداز کسبوکار و حق حاکمیت دولتها را دگرگون کرده است. پایان عمر پول نقد به منزله انقلاب در نظام پولی جهان است. بازیگران نظام پولی آینده، فینتکها، غولهای دیجیتال، و بانکهای مرکزی هستند. گروه اول بازی را به هم نمیزنند؛ اما اگر پول خصوصی و غیرمتمرکز، در شبکه کاربران غولهای دیجیتال، مانند آمازون، جایگزین پول بانک مرکزی شود، ابزار اثرگذاری سیاستگذار پولی بر متغیرهای کلان از دست خواهد رفت. واکنش بانکهای مرکزی به انقلاب دیجیتال در سه راهبرد خلاصه میشود: مقاومت در برابر تحول، تسلیم در برابر بخش خصوصی، و استقبال هوشمندانه از فناوری.
تا همین اواخر بسیاری از مردم پول را منحصر به اسکناسهای چاپ شده بانک مرکزی میدانستند؛ حتی سیاست پولی انبساطی معادل تندتر کارکردن چاپخانه بانک مرکزی تلقی میشد؛ در حالی که تا یک قرن قبل، سکههای خصوصی با مسکوک حکومتی رقابت میکردند. اگر تاریخ تکرار شود، دوران انحصار پول دولتی هم ممکن است دیرپا نباشد؛ زیرا موج دیجیتایزشدن مالیه، که از رواج ابزار پرداخت دیجیتال شروع شده، آینده پول را در محاق ابهام برده است. فراتر از آن، گردبادی که از تمرکززدایی از مالیه [۲]، پول خصوصی و پول دیجیتال برخاسته، آینده زندگی مردم، چشمانداز کسبوکار شرکتها، و حتی حق حاکمیت دولتها را تحت تاثیر قرار داده است.
قصه تحول در نظام پرداخت به کمک فناوری داستانی قدیمی است. قرنها پیش، زمانی که چینیها پول کاغذی را برای رونق دادن به تجارت در آسیا، جایگزین سکههای فلزی کمیاب و سنگین کردند، نخستین فینتک پا به عرصه وجود گذاشت. اما قصه درنوردیدن نظام پولی به دست فناوری، این بار متفاوت است. تکانههای قبلی با حفظ نظام موجود، کارکرد آن را ارتقا میدادند؛ حال آن که پایان عمر پول نقد (اسکناس و مسکوک) ظرف یک تا دو دهه آتی، به اعتقاد اِسوار پراساد نویسنده کتاب تازه منتشر شده آینده پول [۳]، به منزله انقلاب در نظام پولی جهان است. نخستین نشانههای انقلاب در سال ۲۰۰۹ با معرفی فناوری بلاکچین و رونمایی از بیتکوین شروع شد. موجهای بعدی از پی آن آمد.
قوبلای خان، نوه چنگیز بزرگ، نخستین حاکمی بود که پول کاغذی بدون پشتوانه را در قرن ۱۳ میلادی رواج داد. اِعمال مجازات مرگ در مورد کسانی که از پذیرش این پول امتناع میکردند، بدون نیاز به بانک مرکزی، قوه ابراء [۴] اسکناسهای قوبلای خان را تامین میکرد. چهار سده بعد، بانک مرکزی سوئد نخستین پول کاغذی دارای پشتوانه را منتشر کرد. اکنون این دو پیشتاز انتشار پول کاغذی در جهان، عَلَم بستن پرونده پول نقد را برافراشتهاند. چندی پیش معاون بانک مرکزی سوئد، بر اساس روندهای جاری پیشبینی کرد سال ۲۰۳۰ آخرین برگهای اسکناس در این کشور از دست مردم جمع شده و به بانک مرکزی بازخواهد گشت.
غلبه دستاوردها بر ریسکهای اقتدارزدایی فناوری دیجیتال از زمامداران پول [۵] در تراز اجتماعی، به تعبیر پراساد در گرو آن است که سنّتیترین نهاد دنیای مدرن، یعنی بانکهای مرکزی، بدون واگذاری اقتدار سیاستی، تحولات گریزناپذیر برخاسته از فناوریهای نوین را پذیرا باشند. دستاوردهای پول خصوصی شامل کارایی و انعطاف بیشتر، توجه به تنوع نیازهای مصرفکنندگان، و ارتقای دسترسی افراد فاقد حساب بانکی به خدمات پرداخت است. در مقابل، ریسکها عبارتند از ناپایداری ذاتی، فقدان حسابدهی، و از دست رفتن حریم شخصی.
شکل. سهم پول نقد در نقدینگی (منحنی آجری) و پول (منحنی آبی) در ایران
نزول سهم اسکناس در پول در گردش امروز بر کسی پوشیده نیست. مطابق شکل مقابل، طی نیم قرن گذشته، سهم پول نقد در پول و نقدینگی در ایران مستمرا کاهش یافته است. جهش این شاخص در ایام انقلاب، نشانگر حساسیت آن به ثبات سیاسی است؛ اما جهش دوم ناشی از احتساب ایرانچکها در آمار پول نقد در انتهای سال ۱۳۸۷ است. مردم از هر طبقه و گروه، با هر سطح از تحصیلات و پایگاه اجتماعی، با استفاده از کارتهای بانکی خرید میکنند؛ بهوسیله پیامک دریافتها و پرداختهای بانکی خود را رصد میکنند. نه تنها فروشگاههای بزرگ، حتی فروشندگان خردهپا و دستفروشها هم به پایانههای فروش برای دریافتهای غیرنقدی مجهز شدهاند.
پول بانک مرکزی، اعم از فلزی، کاغذی، یا دیجیتال، در دو لایه خرده و عمدهفروشی، معاملات را در یک کشور تسویه میکند: در لایه اول بین مردم، بنگاهها، و بانکها، و در لایه دوم بین بانکها و بانک مرکزی. لایه دوم، پیشتر تقریبا در همه کشورها دیجیتال شده است. حساب بانکها با بانک مرکزی همه جا با گونهای از پول دیجیتال فاقد برند بانک مرکزی تسویه میشود.
پراساد سه بازیگر را دستاندرکار لرزه بر بنیانهای نظام پولی میداند: فینتکها، غولهای دیجیتال، و بانکهای مرکزی. ابعاد اثرگذاری گروه اول که نوبازیگران چالاک نظام پولی و مالی دیجیتالاند در این موج، با تحولات نسل قبل که در خودپرداز، و کارت بدهی و اعتباری نمود داشت، متفاوت است. قلمرو تحول فینتکها همه ارکان نظام مالی، از اعطای وام تا سرمایهگذاری، و از پورتفوگردانی تا بیمه را شامل میشود. آنها با گسترده کردن شمول بازارهای مالی، به مردم سالاری خدمات مالی هم کمک میکنند. اما به رغم وسعت گستره، فینتکها بازی را به هم نمیزنند. در عرصه خدمات پولی و مالی، بانکها میداندار میمانند.
واکنش محتمل بانکهای مرکزی به انقلاب دیجیتال در سه راهبرد خلاصه میشود: ۱) مقاومت در برابر تحول و پافشاری بر اقتدار حقوقی به ارث رسیده از دوران قبل از تحول دیجیتال؛ ۲) تسلیم منفعلانه در برابر پیشروی بخش خصوصی و واگذاری زمین بازی؛ و ۳) استقبال هوشمندانه از کاراییهای بالقوه فناوری. بانکهای مرکزی در راهبرد سوم، با انتشار پول دیجیتال تسلیم موج فناوری میشوند. به عقیده پراساد اگر یکی از سه بانک مرکزی مهم، یعنی فدرال رزرو، بانک مرکزی اتحادیه اروپا، و بانک مرکزی ژاپن، که تاکنون در برابر پول دیجیتال بانک مرکزی [۶] موضع خنثی گرفتهاند، حتی برای استفاده داخلی پول دیجیتال منتشر کنند، بازی تغییر خواهد کرد.
اگر ارز رمز بانک مرکزی از عهده ماموریت برآید، نظام مالی را ارتقا خواهد داد؛ کاراتر از پول نقد، معاملات را تسویه میکند و پولهای دیجیتال خصوصی را در صورت زمین خوردن پشتیبانی میکند. ارز رمز بانک مرکزی همچنین میتواند دسترسی افراد فاقد حساب بانکی را به خدمات مالی و پرداخت دیجیتال برقرار کند. حتی ممکن است بانکهای مرکزی بتوانند با اتکا به ارز رمز بانک مرکزی ابزارهای جدیدی برای سیاستگذاری پولی ابداع کرده و جریانات پولی مشکوک را رهگیری کنند.
تکان رمزپولها به نظام مالی، مهیبتر است. اینها در درون شبکه استفادهکنندگان خود، مقامات مرکزی را برای تایید صحت مبادلات از حیّز انتفاع میاندازند. هر چند مولف آینده پول تردید دارد که پول غیرمتمرکز، بهدلیل ایمنی، پایداری، و کارایی پایینتر، رقیب رسمی خود را از میدان به در کند؛ اما هشدار میدهد چنانچه غولهایی چون فِیسبوک، با میلیاردها کاربر در فضای دیجیتال، فناوری رمزپول را بهکار گیرد؛ پول خصوصی به ابزار جذابی برای مبادله و ذخیره مطمئنی برای حفظ ارزش بدل خواهد شد.
اثر شبکهای پول، یعنی جذابیت ابزار مبادله و واحد شمارش ناشی از تعداد افراد استفاده کننده از آن، دقیقا پاشنه آشیل مقاومت بانکهای مرکزی در برابر ترویج پول خصوصی توسط غولهای دیجیتال است. اگر آمازون توکن دیجیتال خود را در معاملاتش بپذیرد، عملا شبکه چند میلیاردی کاربران خود را بینیاز از نظام بانکی کرده است. طُرفه آنجاست که این پول، حداقل از نظر فنی میتواند بدون پشتوانه هم باشد.
اگر پول خصوصی و غیرمتمرکز، در شبکههایی به اندازه کافی بزرگ، جایگزین پول دولتی متمرکز شود، کانال نرخ بهره بانک مرکزی که هزینه فرصت نگهداری پول توسط بانکها را تعیین میکند، عملا از کار میافتد. در اینصورت بانک مرکزی ابزار اثرگذاری بر تورم، قیمت داراییها، نرخ ارز، و سایر متغیرهای کلان را از دست خواهد داد. چنین شیر بییال و دم و اِشکمی، نه در کانون که در پیرامون نظام مالی هم جایی نخواهد داشت.
از آقای پراساد، با سالها سابقه مدیریت در صندوق بینالمللی پول، بعید نیست که راهحلهای دولتی را ترجیح دهد. حتی وقتی قرعه به نام بخش خصوصی است، او همچنان بانک مرکزی را در مرکز نظام مالی مینشاند. نقطه قوت تحلیل پراساد، همراه کردن دقت و تفصیل فنی با ترسیم تصویر بزرگ شامل بدهبستانهای گریزناپذیر است. او نگران است که ارز رمز بانک مرکزیها در برابر حملات سایبری و بدافزارها آسیبپذیر باشند؛ به نوآوریهای بخش خصوصی آسیب بزنند؛ دولتهای دیکتاتور را به ابزار جدیدی برای کنترل رفتار شهروندان مجهز کنند؛ و موجب ناپایداریهایی شوند که برای تخفیف آنها ابداع شدهاند. در مواجهه با این چالش، ممکن است مسئولیتهای جدید بانکهای مرکزی استقلال آنها را از بین ببرد؛ حریم تراکنشها هم از دست برود.
[۱] برگرفته از مقاله Kill bills, Economist, 2 October 2021, pp: 70-71.
[۲]مالیه غیرمتمرکز (DeFi: Decentralized Finance) موضوع یادداشت جداگانهای خواهد بود.
Prasad, E., “The Future of Money”, Harvard University Press, September 2021[۳]
Legal tender[۴]
[۵]عنوان کتاب خواندنی لیاقت احمد: Lords of Finance
[۶]Central Bank Digital Currency: CBDC