کلید واژهها: بانک مرکزی، بانکها، بحران مالی، رمزپول، پول دیجیتال بانک مرکزی، رمزارز
تهیه و تنظیم: محمد سعید شادکار
با اوجگیری بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ و سرازیر شدن حمایتهای دولتی به سمت بانکها و مؤسسات مالی، آن هم به کمک منابع تأمین شده از کل جامعه، سؤالات و نقدها زیادي در مورد نقش مؤسسات مالی و به خصوص بانکها در فعالیتهاي اقتصادي و وقوع بحران، در میان اندیشمندان و جوامع علمی اقتصادي و غیراقتصادي مطرح شد. بهزعم بخشی از اقتصاددانان، بحران مالی سال 2008 و بسیاري از بحرانهايمشابه در رفتار مؤسسات مالی و بانکها و قاعدهگذاری و نظارت ضعیف دولت و حاکمیت پولی ریشه دارد. با توجه به تأثیرات ساختار نظام بانکی در رفتار بانکها و مؤسسات مالی و حتی رفتار قاعدهگذار، بخشی از نقدها و سؤالات به ساختار نظام بانکی برمیگشت. البته این نخستین باري نبود که چنین سؤالاتی مطرح میشد، اما با توجه به عمق بحران، شدت و دامنهي سؤالات و درنتیجه واکنشها به آن در آن برههي زمانی شدیدتر بود.
مشکلات، نقدها و سؤالات مطرح شده در مورد رفتار و ساختار نظام بانکی، به مرور زمان واکنشهایی را از سمت اندیشمندان و متخصصین اقتصادي و غیراقتصادي برانگیخت. برای مثال اقتصاددانی چون روشه و فریگزاس برای بهبود نظارت و قاعدهگذاری، مداخلهی بیشتر بانک مرکزی در نظام بانکی و ایجاد «پلتفرم مهم به لحاظ سیستمی» بهجای «موسسات مالی مهم به لحاظ سیستمی» را پیشنهاد کردند که از منظر عملیاتی نیاز به اعمال تغییراتی در زیرساختهای موجود نظام بانکی دارد.
باتوجهبه گستردگی صنعت مالی و نقش و تاثیر بانکها و موسسات مالی در اقتصاد، تلاش براي ارائهي راهکارهایی براي حل مشکلات ایجاد شده توسط نظام بانکی، تنها منحصر به اقتصاددانان نبوده است و رفتار کژمنشانه و غیرمسئولانهي این موسسات، واکنشهایی از طرف متخصصین خارج از حوزهي آکادمیک اقتصاد را نیز برانگیخت. به طور خاص بر اساس پیشرفت علوم و ظهور فناوریهای جدید، به ویژه پیشرفت در حوزه علوم ارتباطات و رمزنگاري، بخشی از متخصصین این حوزهها، به دنبال ارائهي راهکارهایی مبتنی بر چنین فناوریهایی بهمنظور حل مشکل ناشی از ساختار نظام بانکی بودند.
با گسترش فناوری اطلاعات، بهتدریج پول دیجیتال، با همان ماهیت اسکناسهای کاغذی اما بهجای قالب فیزیکی و ملموس در قالب رشتهای از اعداد و ارقام درون کامپیوتر و شبکه، جایگزین پولهای متداول شدند. نخستین پولهای دیجیتال، بخشی از فرایندهای جدید در سیستم پرداخت موجود در نظام بانکی بودند. با این وجود، بخشی از نوآوریها معطوف به طراحی نظام مالی و معرفی پولهای دیجیتال و مجازی بود که نیازی به مؤسسات مالی و بانکها بهعنوان واسطههای متمرکز نداشتند. برای مثال وی دای مفهوم پول مجازی b-money و نیک زابو پول مجازی bit gold را بهمنظور تسهیل امور مالی و ایجاد پولی بدون حضور واسطهها، بهعنوان یک ایده طرح نمودند. باوجود این، بخشی از مشکل همچنان باقی بود، به عنوان مثال در راهحلهای ارائهشده همچنان نیاز به واسطههای مرکزی مورد اعتمادی برای جلوگیری از مشکل خرج مجدد وجود داشت. این ایده طی سالهای مختلف توسط پژوهشگرانی چون وی دای، نیک زابو و هال فینی پیگیری میشد.
این ایده به دنبال آن بود که پولی خصوصی ایجاد شود که از یک سودر میان کاربران خود در گسترهای جهانشمول کاربرد داشته باشد و از سوی دیگر، نهادهای حاکمیتی مانند بانک مرکزی در کنترل آن دخالتی نداشته باشند. نهایتاً در بحبوحة بحران مالی، در اکتبر سال 2008، فردی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو، در مقالهای طرح اولیهی بیتکوین، سیستمی برای پرداخت نظیر به نظیر را مطرح نمود. مطابق با این مقاله، سیستم معرفیشده امکان پرداختهای آنلاین بدون نیاز به یک موسسه مالی بهعنوان واسط را امکانپذیر میکند. نهایتاً در ژانویهی سال 2009، با استخراج اولین بلوک، بلوک پیدایش از زنجیرهی بلوک، بیتکوین بهعنوان اولین واحد پول مجازی معرفی شد. بخشی از اولین بلوک در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل 1: بخشی از کد بلوک پیدایش
منبع: زنجیره بلوک بیتکوین
در آستانهی دومین حمایت دولتی از بانکها، عبارت مندرج در کد بهوضوح حاوی طعنه به نظام بانکی و حمایت دولت از بانکهای در معرض بحران است. در واقع یکی از انگیزههای اصلی فعالینی چون ساتوشی ناکاموتو، به چالش کشیدن نظام بانکی متعارف و ایجاد نظام مالی بدون نیاز به چنین واسطهگرانی بود.
با پیشرفت بیشتر فناوری و شیوع بیشتر نارضایتی از عملکرد مؤسسات مالی و بانکها، رمزپولهای دیگری مشابه بیتکوین معرفی شدند. رمزپولهایی چون «بیتکوینکش» و «لایتکوین» بر پایهی زنجیره بلوک بیتکوین و با تغییرات اندکی یا مواردی مانند «اتریوم» با ساختار متفاوت و امکانات بیشتری توسعه یافتند و با توسعهی فناوری زنجیره بلوک، بهتدریج ویژگیهای دیگری نیز به این رمزپولها و شبکهی آنها اضافه شد.
در سالهای اخیر معرفی و رواج بیتکوین و سایر رمزپولها و آشنایی رسانهها و مردم عادی با آنها نگرانیهای بانکهای مرکزی کشورهای مختلف را برانگیخت، زیرا رمزپولها بهطور کامل زیر نظارت بانکهای مرکزی قرار ندارند و بهمرورزمان منجر به تضعیف حاکمیت پولی مقامهای پولی میشوند. در ابتدا نگرانی صرفاً بابت انتقال حاکمیت متمرکز به جامعهای غیرمتمرکز بود، اما با ورود بازیگران بزرگ فناورانهای چون تلگرام و فیسبوک به حوزهی رمزپولها و مطرحشدن انتشار گرام و سپس لیبرا (سپس دیم) توسط انجمنی شامل غولهای حوزهی فناوری و پرداخت، نگرانی از انتقال حاکمیت پولی از مقام دولتی به شرکتهای خصوصی جدیتر شد. این مسئله منجر به واکنش کشورهایی مانند چین و تسریع در پیگیری برنامهی انتشار پول دیجیتال توسط آنها شد. چنین واکنشهایی ابعاد جدیدی از چالش موجود را برای بانکهای مرکزی آشکار میکرد، اینکه ممکن است به زودی با پدیدهای فراتر از تهاجم رمزپولهای غیرمتمرکز مواجه شوند، مواجهه با تهاجم پولهای دیجیتالی که حامیانی چون غولهای حوزهی فناوری یا دولتهای خارجی دارند و میتوانند حاکمیت آنها بر نظام پولی کشورشان یا جهانروایی پول کشورشان را به طور جدی به چالش بکشند.
درنتیجهی این نگرانیها، سازمانهای پولی و مالی بینالمللی چون صندوق بینالمللی پول و بانک تسویه بینالمللی به دولتها و بانکهای مرکزی توصیه کردند که در راستای حفظ حاکمیت پولی، بهعنوان جایگزینی برای رمزپولهایی که روزبهروز اقبال عمومی بیشتری جلب میکنند، انتشار پول دیجیتال خود را بهصورت جدی بررسی نمایند. لاگارد (2018) با توجه به تغییرات در ماهیت پول و انقلاب فینتک، لزوم ورود بانکهای مرکزی به ارزیابی نقشآفرینی به صورت فعال در عرصهی بازار پول و خدمات پرداخت و در نظر گرفتن انتشار CBDC بهمنظور دستیابی به اهدافی چون شمول مالی، امنیت و محافظت از مصرفکننده، و حریم خصوصی در پرداختها را، علیرغم سؤالات و مخاطراتی که برای یکپارچگی مالی، ثبات مالی و نوآوری خواهد داشت، مطرح کرده است.
خصوصاً با توجه به اینکه در حال حاضر اقتدار و اعتماد عمومی به بانکهای مرکزی همچنان بیشتر از سایر مؤسسات است، فرصت برای این مسئله وجود دارد، در غیر این صورت بهزودی حاکمیتها مزیت رقابتی خود در مقایسه با راهکارهای غیرمتمرکز و همچنین راهکارهای مربوط به شرکتهای خصوصی را از دست خواهند داد. در واقع علاوه بر چالشهای قبلی بانکهای مرکزی مانند کنترل تورم، تامین ثبات مالی، شمول مالی، کاهش قدرت بانک مرکزی، مدیریت نوآوریهای مالی، مدیریت تراکنشهای خرد، با چالش جدیدی که حاکمیت پولی آنها را نشانه رفته است مواجه شدهاند و راهحلی که میتواند در این شرایط به کمکشان بیاید، پول دیجیتال بانک مرکزی است.
یکی از چالشهای پیشروی بانکهای مرکزی سهم بسیار اندك پول نقد در معاملات روزانه و روند نزولی آن است که منجر به نقش بیشتر پول بانک هاي تجاري در مقایسه با پول بانک مرکزي و در نتیجه تضعیف قدرت بانک مرکزی خواهد شد. شیوع ویروس کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی و تأثیر محدودکنندهی آن بر استفاده از پول نقد به عنوان یکی از روشهای انتقال این ویروس، در کنار تاثیر مثبتی که بر توسعهی تجارت الکترونیک و راهکارهای نوین پرداخت گذاشت، نیز بر لزوم توجه بیشتر به این مسئله موثر بوده است. دردسرهای مدیریت هزینهی پرداختهای خرد و روند نزولی سهم اسکناس و مسکوک از کل نقدینگی و تبعات آن بر کاهش قدرت بانک مرکزی، که با شیوع کرونا شدیدتر شده است، منجر به توجه بیشازپیش بسیاری از بانکهای مرکزی در سراسر دنیا به پول دیجیتال بانک مرکزی شده است، بهگونهای که بانک مرکزی چین بعد از شیوع کرونا به سرعت فرآیند عملیاتی کردن پول دیجیتال خود با نام پول دیجتیال، پرداخت الکترونیک (DCEP) را آغاز نمود.
شکل 2: دستهبندی انواع پول